خاطرات آقای کم حرف

اینم شده زندگے ما ...

خاطرات آقای کم حرف

اینم شده زندگے ما ...

طبقه بندی موضوعی

نمره ها آمد

شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۵:۱۱ ب.ظ


امروز کله صبح آنلاین شدم تا ببینم نمره امتحانی که دادم آمده است یا نه. استاد نمره ها را زده بود. بین خودمان بماند من 17.25 شده ام :) خدا را شکر نمره بدی نیست، اما باید بیشتر تلاش کنم. فکر کنم معدلم نیم نمره ای زیاد شد. اما چیزی که با دیدنش تعجب کردم میانگین کلاس بود. جناب 9 میانگین بودند! یک نفر هم 0 شده بود!

بعد دیدم که مسئول آموزش لیست درس هایی که قرار است در ترم پاییز ارائه شوند را نوشته است. البته کامل نیست. فکر کنم فردا پس فردا تکمیل میشود. چون من از هم ورودی های خودمان عقب افتاده ام (در واقع در ترم های OFF هستم)، اساتید کمی جابجا میشوند. مثلا استادی که ترم قبل الکترونیک داشته این ترم دیگر ارائه نمیدهد. خب بهتر!! والا به خدا حالا هی سر کلاس پالس منفی بین دانشجو ها پخش میکنند. مدام میگویند: بچه های ترم قبل بهتر بودند، شما خیلی خنگ تشریف دارید، شما افتاده اید و ... .

یاد  TA یکی از درس هایمان افتادم.

بعد کلاس به او گفتم: شما از ما میخواهید که 80 تمرین سخت را طی یک هفته حل کنیم و به شما تحویل بدهیم. میدانید که نمیشود. میدانید که ما از روی حل المسائل کپی میکنیم و خوب آگاهید که ما با این روش چیزی یاد نمیگیریم. پس چرا این کار را میکنید؟

گفت: همینه که هست. من نمیتوانم کاری بکنم.

گفتم: ما برای یاد گرفتن آمده ایم دانشگاه نه برای کپی کردن. روشتان را عوض کنید.

گفت: حرف هایت شعار نیست؟ اینها در داستان هاست. فعلا درست را پاس کن.

چرا این جواب را داد؟ چون من یکبار این درس را افتاده بودم ؟ چون میخواستم یک مشکل را حل کنم؟؟

بعدا پیش خودم گفتم: تفکر ارشد های ما را نگاه کن! به طرف میگویم: مشکل را حل کنیم، میگوید: شعار نده! خیانت بسیار بزرگی به جامعه بشریت است اگر این گونه افراد بخواهند هیئت علمی دانشگاه بشوند. بعد آن روز خیلی با خودم کلنجار رفتم :یعنی قرار است من هم مانند او بشوم؟ هرگز! اگر روزی ارشدم را گرفتم و مانند او شدم ، مدرک BSc و MSc را روی هم میگذارم و یکجا آتش میزنم تا همه از شرم خلاص شوند!

تا فردا خودم را جمع و جور میکنم. باید تا ترم 9 را شبیه سازی کنم و ببینم که هر موقع چه کاری باید انجام بدهم. دیگر در سر پایینی دوران کارشناسی افتاده ایم.

 آهنگ دیوونه از فرزاد فرزین را دوست دارم

[Farzad Farzin]

میگی همه چی خوبه برات بی منم خوبه این دل من آشوبه برات دلم آشوبه
طاقت دوریتو ندارم میمیرم که نباشی با تو بیخیال درد و غمو بیخیال همه حواشی
نذار که تو گوشت بگن حستو پای♪ اون نریز اونا همه حسودنو حسودی میکنن یه ریز
هرچی که دور تر بشیم دورتو خالی تر میشه فکر نکنی بدون من آسمون آبی تر میشه
دیوونه چشام داره تو نگات اینو میخونه تو میخوای ازم ببری چون این آسونه
اما بری هرجایی بی من زندونه

  • کم حرف آقا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی