کم اوضام به هم ریختس این مطلب بی صاحابم پاک شد
چند خطی نوشته بودم
پاک شد
داییم مرد، خودم تو غسال خونه دیدمش، رنگش گشته بود، تکون نمیخورد، بدنش ورم کرده بود
بعد از اون همه بدبختی که تو سال 95 کشیدم، حالا اینم اومد روش
امروزم میرم دانشگاه
اعصابم ندارم
حال و روز خوشیم ندارم
همین
[Shadmehr]
با اینکه بغضمون کهنست ، با اینکه سفرمون پُر نیست
با اینکه خستگی های ما ، قابل تصور نیست
با اینکه توو شبامون ، نشونی از چراغی نیست
تا میتونی تحمل کن ، که خورشید اتفاقی نیست
من و تو زنده موندیم و به سختی زندگی کردیم
گذشته ، حال ، آینده من و تو وارث دردیم
من و تو وارثِ دردیم
♪♪♫♫♪♪♪
- ۰ نظر
- ۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۴۳